، تا این لحظه: 11 سال و 2 ماه و 12 روز سن داره

سبحان بهرامی جلفائی

سلام مامان سبحان هستم دوست دارم خاطراتشو ثبت کنم

ختنه کردن نی نی

بالاخره بعد از تموم شدن زردی تون و یکم جون گرفتنت تصمیم گرفتم ببرمت واسه ختنه کردن چون شنیده بودم هرچی زودتر این کار انجام شه واسه خودتون بهتره خلاصه تماس گرفتم به بیمارستان عسگریه و نوبت زدم واسه ٢١ اسفند که دقیقا شما ٢١ روزت بود و به همراه مامان جون فضیله رفتیم بیمارستان و پذیرش شدیم و منتظر موندیم که صدامون کنن خلاصه صدات کردند و مامان جون بردنت تو اتاق به همراه چند تا نی نی دیگه من پشت در مونده بودم و خیلی استرس داشتم که شما چیکار می کنی از پسش بر میایی یا نه ولی شما پسر قوی بودی البته خیلی گریه کرده بودی و مامان جون و از گریه های تو گریه اش گرفته بود تا بالاخره کارشون تموم شد و اوردنت بیرون . توصیه کرده بودن یه قطره استامینوفن بهت بدیم ...
21 آبان 1392
1